دانلود رمان پایان نامه از حانیا بصیری با لینک مستقیم

دانلود رمان پایان نامه از حانیا بصیری با لینک مستقیم

دانلود رمان پایان نامه از حانیا بصیری PDF و APK و اندروید با لینک مستقیم

نسخه کامل قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوتر

نویسنده رمان: حانیا بصیری

چکیده رمان پایان نامه

پرینت “مسائل روز جامعه” رو یه نگاه انداختم، بعد مچاله کردم و پرتش کردم تو سطل پروژه‌های نیمه‌کاره. حتی یه تیکه‌اش رو هم امتحان کردم که ببینم واسه تمیز کردن دندون به درد می‌خوره یا نه – بااینکه اصلاً میان‌وعده‌ای هم نخورده بودم. موقع رفتن، صدای ترلان از پشت سرم رسید: “آقایون! لطفاً این فرم‌های سامانه رو پر کنید…”

قسمتی از متن رمان پایان نامه

روز اولی که او را با دوستانش در خیابان دیدم حتی فکرش را هم نمیکردم که با دختر میلیاردر ترین آدم شهر رو به رو باشم ، حتی همین الان هم موقع یاد آوری اش موهای تنم سیخ میشود،

البته نه اینکه ما خیلی آدم میلیارد ندیده و بدبختی باشیم خیر اینطور نیست ما از آن هم بدبخت تریم یک چیز تو مایه های میلیون ندیده زلیل آه.

اما هیچ یک از این موارد که گفتم ذره ای از ارزشها و جذابیت من کم نمیکند به عنوان مثال همین دختر میلیاردر ترین آدم شهر که ترلان نام داشت،

وقتی در خواست متواضعانه آشنایی من را شنید روی هوا پذیرفت و بعد با لبخند ژکوند به دوستانش گفت : لازم نیست دنبالش بگردم خودش اومده اولین نقطه اشتراک بین من و او در همین.

یک جمله هویدا شد من هم معتقد بودم خوشش بیاید خودش می آید.توقع دیگری هم نمی رفت چون هر کس من را در نگاه اول میدید عاشق و دلداده ام میشد؛

اما نمیدانم چرا همان چند دقیقه اول آشنایی بود و بعد با جمله تو پسر خوبی هستی ولی ما بدرد هم نمیخوریم محل را به مقصد نا معلومی ترک میکرد احتمال میدادم برای دندان های یکی درمیان و کج و معوجم باشد یا هم به سبب اینکه موقع عطسه کردن جلوی دهانم را نمیگیرم؛

یا میتواند این باشد که کمی دستم شل است و در همان قرار اول به علت سست عنصر بودنم این مسئله مشخص می شود اما آخرین بار نه عطسه ای در کار نبود و نه سرقتی احتمالا بخاطر همان قضیه دندان است؛ زمانه بدی شده همه دخترها عقلشان به چشمشان است، در کل تا وقتی که نمیخندیدم همه چیز روی روال بود ؛

به قول مادرم « مهم نیست که دندان هایت خیلی زیبا نیست؛ در عوض بقیه اجزای صورتت هم زیبا نیست و در جمع مالی نیستی اما دلت پاک و بدون ریا است و جوان سالمی هستی البته اگر قلیان و سیگار کشیدن و تفریحات تفننی و روزانه ام را فاکتور بگیریم و چشم چرانی ها و ایجاد مزاحمت برای مردم را پای جوانی کردنم بگذاریم من واقعا فرد پاک و صادقی بودم !

لابد بودم که دختر میلیاردر ترین فرد شهر مرا به رستوران بالای شهر دعوت کرده بود دیگر، البته من هیچ وقت آدم تک خوری نبودم و نیستم و دوستانم را که به را که با هم تفریحات تفننی انجام میدادیم و جوانی میکردیم را با خود به رستوران بردم تا همگی در این شادی سهیم باشیم…

همه سر یک میز نشستیم، در حالی که نهایت سعی خودم را میکردم که با دهان بسته لبخند بزنم از غذایمان تعریف کردم و گفتم : خوش‌ مزه بود فقط یکم سفت بود و به سختی جویده میشد…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
پرینت "مسائل روز جامعه" رو یه نگاه انداختم، بعد مچاله کردم و پرتش کردم تو سطل پروژه‌های نیمه‌کاره. حتی یه تیکه‌اش رو هم امتحان کردم که ببینم واسه تمیز کردن دندون به درد می‌خوره یا نه - بااینکه اصلاً میان‌وعده‌ای هم نخورده بودم. موقع رفتن، صدای ترلان از پشت سرم رسید: "آقایون! لطفاً این فرم‌های سامانه رو پر کنید..."
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: پایان نامه
  • ژانر: اجتماعی، رئال، عاشقانه
  • نویسنده: حانیا بصیری
  • ویراستار: بخیز
  • تعداد صفحات: 150
  • منبع تایپ: بخیز
لینک های دانلود
لینک کوتاه:
برچسب ها
ورود کاربران

مطالب پر لایک
مطالب محبوب
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بخیز رمان " میباشد.