دانلود رمان دخترک از نرگس صرافیان با لینک مستقیم

دانلود رمان دخترک از نرگس صرافیان با لینک مستقیم

دانلود رمان دخترک از نرگس صرافیان  PDF و APK و اندروید با لینک مستقیم

نسخه کامل قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوتر

نویسنده رمان: نرگس صرافیان

چکیده رمان دخترک

دخترکِ گمشده‌ام کجاست؟

همان که لواشک‌اش مُلکِ طعم‌ها بود

و عروسک‌هایِ بی‌زبانش، پادشاهیِ خیال.

ناخن‌هایش بومِ رنگ‌هایِ بی‌گناه بود

و چشمانش، ترانه‌یِ ساده‌یِ زندگی.

حالا من…

قلبی از سنگ‌ریزه‌هایِ تجربه دارم،

اما گاهی

دلم می‌خواهد

دوباره آن کاغذِ مچاله باشم

که با کوچکترین باد به لرزه درمی‌آید.

شکستنم را بشنوید:

صدایِ ترکِ یک قلبِ قدیمی است

و اشک‌هایم،

نقاطِ برجسته‌یِ این متنِ بی‌حروف…

قسمتی از متن رمان دخترک

تو راه هر دومون سکوت کرده بودیم شادی همیشه بعد برگشتن از سر خاک مامان و بابا حرف نمیزد و میرفت تو لاک خودش منم که کلا میونه خوبی با حرف زدن نداشتم و کلا سکوت رو ترجیح میدادم.

مامان خیلی زود از پیشمون رفت من بیست سالم بود و شادی هفده سالش مامان همیشه دلش هوای ایران رو داشت، خاک خودش کشور خودش شهر خودش خاطرات بچگی و نوجوانی و دوران آشنایی با پدر…

برای همین بعد فوتش اون رو بردیم ایران و اونجا دفنش کردیم سخت و دور بود برامون سنگ قبری هم نبود که هر وقت دلمون هواش رو کرد بریم پیشش هر سه تامون سعی در این داشتیم که ادای قوی بودن رو در بیاریم ولی فقط خدا میدونست که تو دلمون چی میگذره هر سه مون پناه برده بودیم که اشکای یواشکی شب قبل از خواب حتی بابایی که در نظر من و شادی قوی ترین مرد روی زمین بود شبا وقتی فکر میکرد ما خوابیم برای عزیز دل از دست رفتش اشک میریخت.

بابا تاب این دوری و جدایی رو نداشت برای همین دوسال بعد تو یکی از شبایی که از گریه زیادی برای عزیز دلش خوابش برده بود دیگه چشماشو باز نکرد و من و شادی رو تنها گذاشت و بابا رو هم پیش مامان دفن کردیم.

سه سال بعد به اصرار شادی بعد از تموم کردن درسامون و فروختن تموم دار و ندارمون از انگلیس اومدیم به ایران و شرکت و کارخونه خودمون رو تو ایران راه اندازی کردیم.

یک شرکت تو کار مد و فشن و کارخونه تولید پارچه مدیریت شرکت با من بود مدرک تحصیلیم هم طراحی لباس و شادی هم مسئولیت و مدیریت کارخونه رو بر عهده داشت.

شادی به سردی و محکمی من نبود و ترجیح میداد روابط صمیمی تری با اطرافیانش به خصوص کارکنانش داشته باشه شاید دلیل این همه محبوبیتش هم همین بود،

اما من اینطور نبودم سرد و مغرور و جدی شاید درون سرد و بی احساسم باعث این سردی و جدیت شده بود.اما هر چی که بود من ازش راضی بودم و ترجیح میدادم فاصلم رو با آدما حفظ کنم و اجازه ندم کسی نزدیک بشه و حس صمیمیت کنه.

در اتاق زده و بعد گفتن بیا تو من خانم احمدی منشی شرکت در حالیکه چند تا پوشه دستش بود وارد اتاق شد و پوشه ها رو گذاشت رو میزم و گفت آقای آریایی گفتند که خوب بررسیشون کرده و مشکلی نیست و فقط مونده امضای شما.

در حالیکه مشغول کارم بودم بدون اینکه سرمو بیارم بالا گفتم: آقای آریایی باید خودشون تشریف میاوردن و توضیحات لازم رو میدادن خانم احمدی بله درسته ولی ایشون رفتن سری به کارگاه بزنن.

خیلی خب میتونی بری پوشه هایی که آورده بود رو باز کردم و به دقت مشغول بررسی شدم در حین کار گوشیم زنگ خورد. شادی بود…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دخترکِ گمشده‌ام کجاست؟ همان که لواشک‌اش مُلکِ طعم‌ها بود و عروسک‌هایِ بی‌زبانش، پادشاهیِ خیال. ناخن‌هایش بومِ رنگ‌هایِ بی‌گناه بود و چشمانش، ترانه‌یِ ساده‌یِ زندگی. حالا من... قلبی از سنگ‌ریزه‌هایِ تجربه دارم، اما گاهی دلم می‌خواهد دوباره آن کاغذِ مچاله باشم که با کوچکترین باد به لرزه درمی‌آید. شکستنم را بشنوید: صدایِ ترکِ یک قلبِ قدیمی است و اشک‌هایم، نقاطِ برجسته‌یِ این متنِ بی‌حروف...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: دخترک
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: نرگس صرافیان (طوفان)
  • ویراستار: بخیز
  • تعداد صفحات: 557
  • منبع تایپ: بخیز
لینک های دانلود
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
ورود کاربران

مطالب پر لایک
مطالب محبوب
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بخیز رمان " میباشد.