دانلود رمان دنیای پر پیچ و خم از نیلا با لینک مستقیم

دانلود رمان دنیای پر پیچ و خم از نیلا با لینک مستقیم

دانلود رمان دنیای پر پیچ و خم از نیلا PDF و APK و اندروید با لینک مستقیم

نسخه کامل قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوتر

نویسنده رمان: نیلا

چکیده رمان دنیای پر پیچ و خم

دنیا، دختری که دست‌هایش پر از نامه‌های عاشقانه‌ی دیگران است، اما قلبش گم‌شده در هزارتوی احساسات خودش… عشق برای او مثل یک رویای ناتمام است؛ رویایی که شاید روزی به واقعیت بپیوندد.

قسمتی از متن رمان دنیای پر پیچ و خم

چند روزی از کارم توی بیمارستان میگذشت. خداروشکر هم شرایط خوب بود هم ادمایی که باهاشون همکار بودم. مخصوصا نگار و امیر که حسابی باهم صمیمی شده بودیم.

امشب باید شیفت وایمیستادم و نیاز داشتم کل روز استراحت کنم که بتونم تا صبح سرپا باشم .

بعد از به خواب حسابی پاشدم کارامو انجام دادم و به سمت بیمارستان رفتم. وارد بخش شدم.

چند تا از پرستارا سلام دادن منم در جواب سلام دادم دیگه تقریبا همه توی بخش میشناختنم. سمت اتاقم رفتمو روپوشمو پوشیدم.

وسایلمو تو کمد گذاشتم. از اتاق بیرون رفتم و سمت ایستگاه پرستاری قدم برداشتم که نگار و امیر داشتن حرف میزدن یا بهتره بگم غیبت میکردن.

نزدیکشون شدم : چخبرتونههه مرده و زنده واسه طرف نذاشتین نگار جا خورد : واسه کی ؟

چمیدونم همین بدبختی که دارین غیبتشو میکنین. امیر در جوابم ادامه داد :حق داری خب بابا هنوز با ارواح خبیث این بیمارستان اشنا نشدی حقم داری والااا.

چشام گرد شد و با خنده گفتم :+ ارواح خبیث چیهههه؟ جنی شدی؟نه والا هنوز باهاش رو در رو نشدی ولی واسه اطمینان چون اول کاری به بطری آب قند با خودت اینور اونور ببر.

اومدم جوابشو بدم که نگار پیشدستی کرد : عهههههه امیر دو دیقه زبون به دندون بگیر بزار برسه بعد شروع کن به چرت و پرت گفتن.

رو به من ادامه داد :بابا این دکتر هیراد اومده ما همه خوف کردیم. یه مدلیه یهو وقتى انتظارشو نداری ظاهر میشه هر وقتم میری دنبالش یهو میبینی رفته+ خب مشکل چیه الان؟امیر در جواب گفت:اخه بعد از چند وقت میاد به همه گیر میده شبیخون میزنه میره…

با خنده داشتم به حرفاشون گوش میدادم که صدایی از پشت سرم اومد : اینجا چخبره ؟؟؟به سمت صدا برگشتم. به مرد چهارشونه که انصافا تیپش خیلی مردونه بود.

چشم و ابرو مشکی و پوست گندمی که چهرشو خیلی مردونه کرده بود.

مشغول نگاه کردنش بودم که با صداش به خودم اومدم: تموم شد؟ با تعجب پرسیدم :چی؟؟+دید زدنتون ؟

با حرفش اخمی به چهرم دادم. احتمالا دکتر معروف ایشون بود.

نتونستم جوابشو ندم پروندمو برداشتم و سمتش چرخیدم :+ داشتم فکر میکردم -به چی اونوقت؟

+به اینکه چقدر نیاز دارین یکی بهتون آداب معاشرت یاد بده یا اینکه حداقل یه کتاب در موردش بخونین بدون اینکه به چهرش نگاه کنم به مسیرم ادامه دادم و مشغول رسیدگی به مریضا شدم.

بعد از یه مدت طولانی که کارم تموم شد به اتاق استراحت رفتم و خودمو روی کاناپه ولو کردم اخخخ.

چقدر پاهام درد میکرد حتی یه لحظم ننشستم . چشمامو بسته بودم که نگار با در زدنی وارد اتاق شد.

لیوان چایی رو سمتم گرفت :-بیا بیا بخور دختر بخور که کولاک کردی.

با خستگی بهش نگاه کردم :+ چرا چیشده؟با تعجب و خنده پرسید : لعنتیییی میخواستی چی بشه سر بچه رو کوبیدی به طاق رفتی.

با به یاد آوردن دکتر هیراد اخمی به چهرم اومد :+حقش بود فکر کرده دو نفر که بهش چشم میگن باید دیگه همه جلوی پاش خم بشن.

-خب حالا چه عصبیم میشه چاییتو بخور من غلط کردم+ آفرین دیگه تکرار نشه…

در سکوت داشتیم چاییمونو میخوردیم که امیر اومد تو اتاق :بفرما اینم دکترای وظیفه شناسمون من دهنم آسفالت شد شما نشستین گل میگین گل میشنوین؟

در جوابش لبخند زدم که نگار با لحنی ترسیده و با مزه در جواب گفت :فعلا هیچی نگو نیما بنظرم دنیا از دکتر هیراد ترسناک‌تره.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دنیا، دختری که دست‌هایش پر از نامه‌های عاشقانه‌ی دیگران است، اما قلبش گم‌شده در هزارتوی احساسات خودش... عشق برای او مثل یک رویای ناتمام است؛ رویایی که شاید روزی به واقعیت بپیوندد.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: دنیای پر پیچ و خم
  • ژانر: عاشقانه،خانوادگی
  • نویسنده: نیلا
  • ویراستار: بخیز
  • تعداد صفحات: 211
  • منبع تایپ: بخیز
خرید کتاب
40,000 تومان
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
ورود کاربران

مطالب محبوب
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بخیز رمان " میباشد.