دانلود رمان قربانی عشق و نفرت از بهار محمدی با لینک مستقیم

دانلود رمان قربانی عشق و نفرت از بهار محمدی با لینک مستقیم

دانلود رمان قربانی عشق و نفرت از بهار محمدی PDF و APK اندروید با لینک مستقیم

نسخه کامل قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوتر

نویسنده رمان: بهار محمدی 

چکیده رمان قربانی عشق و نفرت 

داستان در مورد دختریه به اسم آیلین رادمهر که به همراه خانواده خالش زندگی میکنه. آیلین سال ها پیش خانوادشو توی یه تصادف از دست داده ولی طی یکسری جریانات با آدمایی آشنا میشه که بعد از پانزده سال میتونه پی به حقایقی ببره که زندگیشو از این رو به اون رو میکنه. آیلین تو این مسیر میتونه طعم عشق روهم تجربه کنه، نفرت، عشق، انتقام، حسادت، دروغ و شاید حقیقت…اینا چیزایی بودن که باعث شد زندگیم از این رو به اون رو بشه…

قسمتی از متن رمان قربانی عشق و نفرت 

دیگه تا رسیدن به خونه هیچکدوم حرفی نزدیم و وقتی رسیدیم پیدا شدم و رو به ارسام گفتم: خب بابت رسوندنم ممنون…

شب میبینمتون.

آرسام: اوکی میبینمت

و بعد به سمت خونه راه افتادم خوبه تا هشت و نه یکمی استراحت میکنم ……….

ساعت هشت و نیم بود که آرسام اس داد که حاضر شم یه مانتو مشکی کوتاه پوشیدم با شال و شلوار دمپای صورتی و کفش و کیف ست مشکی…

آرایش هم فقط یکم سورمه و رژ صورتی مات عطر هم زدم و زودی رفتم بیرون پیش ماشین ایستاده بودن اووووووو

چه تیپایی زده بودن… بعد از سلام و احوال پرسی نشستیم تو ماشین و حرکت کردیم اول یکم گشتیم…

بعدم رفتیم یه فست فود خیلی شیک نشسته بودیم گارسون اومد سفارش بگیره که آرسام گفت منتظر کسی هستیم اون که اومد سفارش میدیم…

من: واااا کی قراره بیادددد؟؟

آرسام: حالا میاد خودت میفهمی

من: اهوم

آرسام: راستی آیدین امروز اومده بود دیدیش؟؟

من: رادمهرو میگی؟؟

آرسام: آره اسمش آیدینه

من: نچ نچ نچ نچ نچ اخه شریک قحط بود؟؟ پسره ی دراکولا میرغضب خودشیفته پروووو بی شعور بی مزه روانی انگار از دماغ فیل افتاده…

خلاصه یک ریز داشتم فحش میدادم که دیدم این دوتا دارن چشم و ابرو میان

من: واااا چتونه شما عین منگولا هی چشم و ابرو میاین؟

اهوم…

آب دهنمو قورت دادم و به طرف صدا که از پشت سرم میومد برگشتم.

هییییی خاااااک به گورم این اینجا چه غلطی میکنههه؟؟؟؟

رادمهر: خب حالا این پسره ی دراکولا میرغضب خودشیفته پرووو بی شعور بی مزه روانی که انگار از دماغ فیل افتاده منم اره؟؟

من: نه اصلا کی گفته من درمورد شما حرف میزدم؟؟

البته خب اگه شما همه ی این صفات رو در خودتون میبینید که فک کردین دارم در مورد شما صحبت میکنم بحث دیگه ایه

و لبخند حرص دراری هم تحویلش دادم و رادمهر که حالا روبه روی من نشسته بود داشت دود از کلش بلند میشد.

و با چشماش و اسم خط و نشون میکشید اون دوتا هم که روشونو کرده بودن اونطرف و رفته بودن رو حالت ویبره

رادمهر رو بهشون گفت: هان؟ چتونه شما

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
داستان در مورد دختریه به اسم آیلین رادمهر که به همراه خانواده خالش زندگی میکنه. آیلین سال ها پیش خانوادشو توی یه تصادف از دست داده ولی طی یکسری جریانات با آدمایی آشنا میشه که بعد از پانزده سال میتونه پی به حقایقی ببره که زندگیشو از این رو به اون رو میکنه. آیلین تو این مسیر میتونه طعم عشق روهم تجربه کنه، نفرت، عشق، انتقام، حسادت، دروغ و شاید حقیقت...اینا چیزایی بودن که باعث شد زندگیم از این رو به اون رو بشه ...
لینک های دانلود
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
ورود کاربران

مطالب محبوب
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بخیز رمان " میباشد.