دانلود رمان سایه گناه از فوسا با لینک مستقیم

دانلود رمان سایه گناه از فوسا با لینک مستقیم

دانلود رمان سایه گناه از فوسا PDF و APK و اندروید با لینک مستقیم

نسخه کامل قابل اجرا بر روی موبایل و کامپیوتر

نویسنده رمان: فوسا

چکیده رمان سایه گناه

سایه، دختر یتیم و دانشجوی زیرکی که گاهی برای گذران زندگی از احساسات پسرها سوءاستفاده می‌کند. اما آخرین شکارش، “نوید”، استاد دانشگاه و مدیر یک شرکت معتبر، او را وارد دنیایی جدید می‌کند. جایی که با “فرهان”، مرد مرموز و صاحب عمارتی که عمه‌اش خدمتکار آنجاست، روبرو می‌شود. با هر قدم در این عمارت، رازهای قدیمی زنده می‌شوند و سایه متوجه می‌شود که هیچ چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست…

قسمتی از متن رمان سایه گناه

بالاخره بعد از چهار ساعت انتظار عمه را به ریکاوری بردند. عملش خوب بوده و تا حدودی مشکل رفع شد. یک ساعتی طول کشید تا به هوش بیاید. ساعت پنج عصر بود که عمه را به بخش منتقل کردند با هزار زور و التماس ما را به بخش راه دادند. عمه بی ‌حال و رنگ پریده روی تخت افتاده بود و مشخص بود حسابی درد می‌کشد. الهام خواست گریه کند که غضبناک نگاهش کردم. سریع گفت: من میرم کارت همراه بگیرم. الهام که رفت رو به عمه کردم و گفتم: امروز و فردا الهام می‌مونه پیشت پس فردام من. اگه کار نداشتم می‌موندم ولی تازه استخدام شدم. چشم‌هایش را باز و بسته کرد و لب زد: برو خونه استراحت کن. خم شدم پیشانی‌اش را بوسیدم و

گفتم: مراقب خودت باش. لبخند کم جانی زد چند دقیقه بعد الهام برگشت و من رفتم خیلی خسته بودم همین که سوار اتوبوس شدم گلناز زنگ زد: عمل عمه‌ات تموم شد؟ اره بردنش بخش. -خب خداروشکر نمیری مهمونی دیگه؟ -نه دیگه دیره کجا برم؟ -همچین دیرم نیست مگه از نه شب نیست؟ ساعت هنوز شیش نشده. نه لباس مناسب دارم نه حال و حوصله‌ی آرایش کردن بیخیال. -دیوونه‌ای دیگه پاشو بیا اینجا سه سوت اماده‌ات می‌کنم. بی‌حوصله گفتم: ولمون کن من بیام اونجا جلو بابات حاضر شم برم بیرون از جونت سیر شدی؟ -نترس بابام نیست. دیشب رفتن شهرستان پیش مامان بزرگم.

یکم مریض احوالِ. -داداشات چی؟ -حسین با رفیقاش شمالِ. سروش هم دیر میاد. اصلا بعد مهمونی‌ام بیا پیش من. -نمی‌دونم دو دلم کردی. -گمشو بیا منم برات لباس سوا می‌کنم. زود باش. قطع کرد و مرا به فکر فرو برد. یعنی می‌رسیدم؟ به شقایق زنگ زدم و ادرس میهمانی را پرسیدم. در یکی از باغ‌های لواسان بود. مردد شدم. خیلی برایم دور می‌شد. اما این فرصت کم پیش می‌امد. نیم ساعت بعد رسیدم. گلناز همه چیز را اماده کرده بود. مرا روی صندلی نشاند و ارایشم کرد. بعد موهایم را با اتو حالت داد و درحالی که خیره نگاهم می‌کرد گفت: لنز بذاریم برات؟ -نه بابا شلوغش نکن …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
سایه، دختر یتیم و دانشجوی زیرکی که گاهی برای گذران زندگی از احساسات پسرها سوءاستفاده می‌کند. اما آخرین شکارش، "نوید"، استاد دانشگاه و مدیر یک شرکت معتبر، او را وارد دنیایی جدید می‌کند. جایی که با "فرهان"، مرد مرموز و صاحب عمارتی که عمه‌اش خدمتکار آنجاست، روبرو می‌شود. با هر قدم در این عمارت، رازهای قدیمی زنده می‌شوند و سایه متوجه می‌شود که هیچ چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست ...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: سایه گناه
  • ژانر: عاشقانه، معمایی
  • نویسنده: فوسا
  • ویراستار: بخیز
  • تعداد صفحات: 1539
  • منبع تایپ: بخیز
لینک های دانلود
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
ورود کاربران

مطالب محبوب
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بخیز رمان " میباشد.